مگس و مجس
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10 که در منطقه عملیاتی خرمال انجام شد. بچهها دو سرباز عراقی را به اسارت میگیرند و برای چند ساعتی آنها را نزد خود نگه میدارند. آنها با تکلم ناقص عربی شروع میکنند با اسیران مکالمه کردن. به آنها محبت کرده و به شوخی کردن میپردازند، یکی از برادران به دو سرباز عراقی تخمه کدو تعارف میکرد و میگفت، بگو "کدو"، بگو "مگس" و سرباز عراقی میگفت: "مجس" و همه میخندیدند. موقعی که میخواستند...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10 که در منطقه عملیاتی خرمال انجام شد. بچهها دو سرباز عراقی را به اسارت میگیرند و برای چند ساعتی آنها را نزد خود نگه میدارند. آنها با تکلم ناقص عربی شروع میکنند با اسیران مکالمه کردن. به آنها محبت کرده و به شوخی کردن میپردازند، یکی از برادران به دو سرباز عراقی تخمه کدو تعارف میکرد و میگفت، بگو "کدو"، بگو "مگس" و سرباز عراقی میگفت: "مجس" و همه میخندیدند. موقعی که میخواستند...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید کریم پور زین العابدین
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد کريم پور زين العابدين »
بسم الله الرحمن الرحیم الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیلالله باموالهم و انفسهم، اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون. (سوره توبه، آیه 20) آنانکه ایمان آوردند و از وطن هجرت کردند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد کردند، آنان را نزد خدا مقام بلندی است و آنان بخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند. از شهادت خوشحال باشید و به آسانی از آن استقبال کنید. حضرت علی(ع) مثل حسین(ع) در جنگ وارد شدیم و باید مثل حسین(ع)...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد کريم پور زين العابدين »
بسم الله الرحمن الرحیم الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیلالله باموالهم و انفسهم، اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون. (سوره توبه، آیه 20) آنانکه ایمان آوردند و از وطن هجرت کردند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد کردند، آنان را نزد خدا مقام بلندی است و آنان بخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند. از شهادت خوشحال باشید و به آسانی از آن استقبال کنید. حضرت علی(ع) مثل حسین(ع) در جنگ وارد شدیم و باید مثل حسین(ع)...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید حسن کیخائی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسن کيخائي »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون سلام ای مادر و ای پدر عزیزم، اکنون که بخواست خداوند تبارک و تعالی توفیق آنرا پیدا کردم تا در میدان امتحان الهی راه یابم، امیدوارم در این راه فاتح، شاد و مسرور و در بازگشت با قلبی آکنده از شادی و نوای پیروزی بر لبانم به آغوشتان باز گردم انشاءالله. اکنون که کولـه بار هجرت بستهام و خود را برای جهاد اصغر آماده کردهام، امیدوارم که بتوانم در جهاد اکبر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسن کيخائي »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون سلام ای مادر و ای پدر عزیزم، اکنون که بخواست خداوند تبارک و تعالی توفیق آنرا پیدا کردم تا در میدان امتحان الهی راه یابم، امیدوارم در این راه فاتح، شاد و مسرور و در بازگشت با قلبی آکنده از شادی و نوای پیروزی بر لبانم به آغوشتان باز گردم انشاءالله. اکنون که کولـه بار هجرت بستهام و خود را برای جهاد اصغر آماده کردهام، امیدوارم که بتوانم در جهاد اکبر...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید علیرضا نقی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عليرضا نقي زاده »
و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون. و آنکسی را که درراه خدا کشتهشده مرده نپندارید بلکه او زنده ابدی است ولیکن شما این حقیقت را درنخواهید یافت. (سوره بقره، آیه ۱۵۴) چرا از شهادت میترسید؟ آیا کودکی را سراغ دارید که از پستان مادر بترسد. «امام حسین (ع)» با حمد و ستایش، خدای جهانیان را که بر ما منت نهاد و توفیق این را به ما داد که لااقل سربازی از سربازان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عليرضا نقي زاده »
و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون. و آنکسی را که درراه خدا کشتهشده مرده نپندارید بلکه او زنده ابدی است ولیکن شما این حقیقت را درنخواهید یافت. (سوره بقره، آیه ۱۵۴) چرا از شهادت میترسید؟ آیا کودکی را سراغ دارید که از پستان مادر بترسد. «امام حسین (ع)» با حمد و ستایش، خدای جهانیان را که بر ما منت نهاد و توفیق این را به ما داد که لااقل سربازی از سربازان...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمدرضا خودستان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمدرضا خودستان »
زمزمه لبهایشان سرود عشق بود و افق نگاهشان کوی دوست. دررسیدن به معشوق سر از پا نمیشناختند. از جرگه آن عاشقان یکی محمدرضا نامی بود که در سال ۱۳۳۹ در نیریز، میان خانوادهای مسلمان و مقید به آداب اسلامی پا به عرصه حیات گذاشت. کودکی را با بازیهای کودکانه و آموزش آداب زندگی سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن آغاز و به پایان برد. دوره راهنمایی را در مدرسه مفتح نیریز و دوره دبیرستان را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمدرضا خودستان »
زمزمه لبهایشان سرود عشق بود و افق نگاهشان کوی دوست. دررسیدن به معشوق سر از پا نمیشناختند. از جرگه آن عاشقان یکی محمدرضا نامی بود که در سال ۱۳۳۹ در نیریز، میان خانوادهای مسلمان و مقید به آداب اسلامی پا به عرصه حیات گذاشت. کودکی را با بازیهای کودکانه و آموزش آداب زندگی سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن آغاز و به پایان برد. دوره راهنمایی را در مدرسه مفتح نیریز و دوره دبیرستان را...
خاطراتی از شهید سعید شاهدی در گفتگو با خانواده شهید
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
«ما از مردم پنهان میکنیم که خانوادهی شهید هستیم تا جوردیگری به مانگاه نکنند!» این جملهی یک مادر شهید است و نشانهای تأسفبار از وضعیت قهرمانان ملی ما که یا جانشان را در راه اسلام و وطن گذاشتند، یا تکهای از وجودشان را! و حالا خانوادههای آنان علاوه بر داغ عزیز، باید بار گران این ناملایمات و برداشتهای اجتماعی را نیز به دوش بکشند. این نشانهها را میتوان در برخی صحبتهای مردم نیز دریافت؛ صحبتهایی از این دست که: «هرچه سهمیه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
«ما از مردم پنهان میکنیم که خانوادهی شهید هستیم تا جوردیگری به مانگاه نکنند!» این جملهی یک مادر شهید است و نشانهای تأسفبار از وضعیت قهرمانان ملی ما که یا جانشان را در راه اسلام و وطن گذاشتند، یا تکهای از وجودشان را! و حالا خانوادههای آنان علاوه بر داغ عزیز، باید بار گران این ناملایمات و برداشتهای اجتماعی را نیز به دوش بکشند. این نشانهها را میتوان در برخی صحبتهای مردم نیز دریافت؛ صحبتهایی از این دست که: «هرچه سهمیه...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید علی اکبر مولازاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر مولازاده »
بسمالله الرحمن الرحیم چه بنویسم، به نام خدای عظیم و قادر و متعال و به نام پیغمبرش محمد (ص) که ما از برکت وجودش مسلمان شدیم و اکنون در پیشگاه خداوند روسپیدیم. لکن ما با باری از گناه، امید بخشش و عطوفت پروردگار را داریم. سلام بر محمد (ص) و علی (ع) و فرزندانش. سلام بر مهدی (عج) و نائب برحقش، سلام بر انقلاب که به برکت خون هزاران شهید که شما آن را دادید [به ثمر نشست]. آری!...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر مولازاده »
بسمالله الرحمن الرحیم چه بنویسم، به نام خدای عظیم و قادر و متعال و به نام پیغمبرش محمد (ص) که ما از برکت وجودش مسلمان شدیم و اکنون در پیشگاه خداوند روسپیدیم. لکن ما با باری از گناه، امید بخشش و عطوفت پروردگار را داریم. سلام بر محمد (ص) و علی (ع) و فرزندانش. سلام بر مهدی (عج) و نائب برحقش، سلام بر انقلاب که به برکت خون هزاران شهید که شما آن را دادید [به ثمر نشست]. آری!...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید علی اکبر محمدحسنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اکبر محمدحسني »
بسم الله الرحمن الرحیم ما اصاب من مصیبه الا باذن الله، و من یؤمن بالله یهد قلبه. هیچ مصیبتی و پیش آمدی نمی رسد جز اینکه بدستور خداست و آنکس که ایمان به خدا آرد خداوند قلبش را هدایت کند. ( سوره تغابن، آیه11) آری! دنیا دار فناست و آخرت دار بقا. مردم مسلمان و متعهد، هر چند وصیتی را که یک بنده گنهکار خدا با کلمات و جملاتی ناموزون میکند [مینویسد] ولی امید است که به بزرگواریتان برای رضای خدا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اکبر محمدحسني »
بسم الله الرحمن الرحیم ما اصاب من مصیبه الا باذن الله، و من یؤمن بالله یهد قلبه. هیچ مصیبتی و پیش آمدی نمی رسد جز اینکه بدستور خداست و آنکس که ایمان به خدا آرد خداوند قلبش را هدایت کند. ( سوره تغابن، آیه11) آری! دنیا دار فناست و آخرت دار بقا. مردم مسلمان و متعهد، هر چند وصیتی را که یک بنده گنهکار خدا با کلمات و جملاتی ناموزون میکند [مینویسد] ولی امید است که به بزرگواریتان برای رضای خدا...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید قاسم زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
آنگاهکه کیمیای وجود تو را در زمین میکاشتیم و یارانت با اشکهایشان آبیاریاش میکردند و فغان سر میدادند، لطافت روح مطهرت با نسیمی تسلیمان میداد که: کدام دانه فرورفت در زمین که نـرسـت چرا به دانه انسانیت این گمان باشد کدام دل فرورفت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
آنگاهکه کیمیای وجود تو را در زمین میکاشتیم و یارانت با اشکهایشان آبیاریاش میکردند و فغان سر میدادند، لطافت روح مطهرت با نسیمی تسلیمان میداد که: کدام دانه فرورفت در زمین که نـرسـت چرا به دانه انسانیت این گمان باشد کدام دل فرورفت...
-داستان بابای مهدی
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
از لحاظ رابطه عاطفی بین بچههای گردان کمیل و سردار شهید علی اصغر سرافراز، حاج آقا بنایی میگوید: رزمندهای در گردان کمیل بود که به او بابای مهدی می گفتند. به تازگی بچهای خداوند به او داده بود و اسمش را مهدی گذاشته بود. او خیلی به علی اصغر علاقه داشت. قبل از عملیات والفجر هشت من سراغ علی اصغر سرافراز و بچههای گردان کمیل رفتم. آنجا نشسته بودیم، شهید علی اصغر مرتب با بابای مهدی شوخی میکرد...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
از لحاظ رابطه عاطفی بین بچههای گردان کمیل و سردار شهید علی اصغر سرافراز، حاج آقا بنایی میگوید: رزمندهای در گردان کمیل بود که به او بابای مهدی می گفتند. به تازگی بچهای خداوند به او داده بود و اسمش را مهدی گذاشته بود. او خیلی به علی اصغر علاقه داشت. قبل از عملیات والفجر هشت من سراغ علی اصغر سرافراز و بچههای گردان کمیل رفتم. آنجا نشسته بودیم، شهید علی اصغر مرتب با بابای مهدی شوخی میکرد...